سرم را نه ظلم میتواند خم کند , نه مرگ , نه ترس سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم میشود مادرم.
رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم/قصد این قوم فریب است بیا برگردیم/آنکه یک روز دل به نگاهش دادیم/خنده اش سردوغریب است بیا برگردیم/عشق بازیچه ی شهر است ولی در ده ما/دختر عشق نجیب است بیا برگردیم...
رفاقت زیر باران ایستادن و باهم خیس شدن نیست , رفاقت آن است که دیگری چتر شود و دیگری نفهمد که چرا خیس نشده.
چه قدر سخته یکی بهت بگه گل باش بچینمت ,بعد یک عمر بهت بگه برو نمیخوام ببینمت
هر دو بالم را شکستی باورم را پس بده,مانده خالی خالی هستی ام را پس بده,دفتر شهر را پرپر کن اما خوب من اشک های بیت بیت دفترم را پس بده.
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام ، تو من . . .
خدایا دوستت دارم اندازه ی تمام قطرات باران
تعداد صفحات : 4